List

 

مقدمه دکتر محسن الویری، ناظر طرح تاریخ شفاهی حوزه‌های علمیه

چاپ شده در: فلاح‌زاده، احمد، طرح جامع تاریخ شفاهی حوزه‌های علمیه، زیر نظر محسن الویری، قم: دانشگاه باقر العلوم علیه السلام، ۱۳۹۹، صص ۲۹ ـ ۳۹٫

 

لِكُلِّ نَبَإٍ مُسْتَقَرٌّ وَسَوْفَ تَعْلَمُونَ (انعام، ۶۷)

هر خبری را جایگاهی است و آن را خواهند دانست

 

چیستی تاریخ شفاهی

تحولات و پیشرفت پرشتاب شاخه‌های مختلف دانش، همواره عرصه‌هایی نو در برابر پژوهشگران می‌گشاید. تاریخ شفاهی از جمله عرصه‌هایی نو در حوزه دانش تاریخ است که در دهه‌های اخیر، فربهی چشمگیر یافته و جمعی را به خود مشغول کرده است، هر چند هنوز ابعاد، مبانی و ملاحظات معرفت‌شناختی و روش‌شناختی آن غائب ز میانه است. تاریخ شفاهی تعبیری مسامحی برای تاریخ‌ورزی یا تاریخ‌نگاری شفاهی است و در ساده‌ترین و کوتاه‌ترین بیان می‌توان آن را فرایندی برای تولید سند تاریخی با تکیه‌ بر داده‌های شفاهی شمرد. روشن است که تاریخ شفاهی به معنای تاریخ‌نگاری شفاهی با شفاهی سخن گفتن از تاریخ که بارزترین نمونه آن تدریس تاریخ یا ارائه یک سخنرانی یا اجرای یک مصاحبه رادیویی و تلویزیونی با موضوع تاریخی است، تفاوت دارد. تاریخ شفاهی فرایندی است که نقطه آغاز آن اطلاعات گردآوری شده به صورت شفاهی و خروجی نهایی آن تولید یک سند تاریخی است، اما شفاهی سخن گفتن از تاریخ فرایندی است که نقطه پایان آن ارائه شفاهی اطلاعات مبتنی بر اسناد تاریخی قبلا تولید شده است.

 

گونه‌های تاریخ شفاهی بر پایه ارکان آن

تاریخ شفاهی از دو رکن اصلی مصاحبه‌کننده و مصاحبه‌شونده تشکیل می‌شود و نقش هر یک از این دو در فرایند تولید سند تاریخی بر پایه نوع تاریخ شفاهی در هر یک از حالتهای سه‌گانه زیر تفاوت می‌کند:

  • تاریخ‌شفاهی شخص‌محور ـ گونه‌ای از تاریخ شفاهی است که هدف اصلی از آن دریافت کامل همه اطلاعاتی است که مصاحبه‌کننده می‌تواند در اختیار قرار دهد، در این نوع تاریخ شفاهی نه موضوع خاصی مورد نظر است و نه مسأله مشخصی در دستور کار قرار دارد؛ بلکه شخص مصاحبه‌شونده محور است و آن چه مهم است این است که وی هر چه می‌خواهد و هر چه بیشتر می‌تواند، بگوید. روشن است که در این نوع تاریخ شفاهی از هر دری سخن به میان می‌آید؛ از اطلاعات مربوط به شخص مصاحبه‌کننده گرفته تا هر رویدادی که وی هر چند اندک اطلاعی از آن داشته باشد. در این نوع تاریخ شفاهی، فرد مصاحبه‌شونده اصالت دارد و مصاحبه‌کننده تنها می‌تواند از انواع مهارت‌های خود برای هر چه بیشتر سخن گفتن مصاحبه‌شونده بهره ببرد.
  • تاریخ شفاهی موضوع‌محور ـ در این گونه از تاریخ شفاهی، تولید سند تاریخی حول یک موضوع مشخص می‌گردد و این موضوع مشخص هر چیزی می‌تواند باشد، از بررسی زندگی و اندیشه‌های یک شخصیت گرفته تا یک رویداد و یا حتی تحلیل یک پدیده از منظری خاص. به عنوان مثال مصاحبه با افراد مختلف در باره یکی از شهدای انقلاب و یا یکی از رویدادهای انقلاب و تحلیل زمینه‌های پیدایش و پیامدهای یکی از رویدادها در این نوع تاریخ شفاهی می‌گنجد. در این نوع از تاریخ شفاهی نه مصاحبه‌کننده هر چه بخواهد می‌تواند بپرسد و نه مصاحبه‌شونده هر چه بخواهد می‌تواند بگوید، بلکه هر دو می‌کوشند به هر اندازه بیشتر اطلاعات مربوط به یک موضوع را تولید کنند. پرسشهای مصاحبه‌کننده و پاسخهای مصاحبه‌شونده، هر دو اهمیت دارد و روشن شدن ابعاد موضوع مورد بحث در گروی هر دوست.
  • تاریخ شفاهی مسأله‌محور ـ گونه سوم تاریخ شفاهی، تاریخ شفاهی مسأله‌محور است که در آن هدف تنها تولید و یا گردآوری اطلاعات در باره یک موضوع مشخص نیست، بلکه هدف رسیدن رسیدن به پاسخ یک پرسش مشخص است. اگر در تاریخ شفاهی شخص‌محور هر آن چه یک فرد در باره خود و دیگران بگوید ارزش دارد و اگر در تاریخ شفاهی موضوع محور هر آن چه در باره یک موضوع گفته شد ارزش دارد، در تاریخ شفاهی مسأله‌محور آن چه ارزش دارد مطالبی است که در برای پاسخ به یک پرسش معین بر زبان آورده می‌شود، در نتیجه نقش مصاحبه‌کننده به عنوان کسی که بر پایه یک مسأله مشخص مصرانه می‌کوشد با مدیریت یک فرایند سنجیده، اطلاعات مورد نظر خود را از زبان مصاحبه‌شونده بشنود، پررنگ‌تر و بنیادی‌تر از نقش او در تاریخ شفاهی شخص‌محور و موضوع‌محور است.

برای سخن گفتن از چرایی و باید و نبایدهای تاریخ شفاهی حوزه‌های علمیه توجه به این گونه‌های سه‌گانه تاریخ شفاهی ضروری است.

 

چرایی تاریخ شفاهی حوزه‌های علمیه

در پاسخ به این پرسش که چرا باید به تاریخ شفاهی حوزه‌های علمیه پرداخت، از دو منظر متفاوت می‌توان پاسخ گفت: یکی از نگاه پژوهشگران عرصه تاریخ و دیگری از نگاه اصحاب حوزه. تاریخ‌پژوهان نیک می­دانند که با توجه به نقش حوزه‌های علمیه در پیروزی انقلاب اسلامی و پیامدهای این انقلاب در عرصه ایران و منطقه و جهان و اسلام و صحنة بین‌الملل، شناخت تحولات دهه‌های اخیر حوزه‌های علمیه تا چه اندازه مهم است و تاریخ شفاهی چه سهم بزرگی در این زمینه می‌تواند داشته باشد. چه بسیار شخصیت­های حوزه‌ای هستند که بیان خاطرات و تجربیات و مشاهدات آنها حتی اگر کاری به پدیده انقلاب نداشته باشند می‌تواند اطلاعات بسیار ارزشمندی از لایه‌های درونی و پنهان حوزه در اختیار بگذارد (تاریخ شفاهی شخص‌محور) و چه بسیار موضوعاتی است که گردآوری اطلاعات در باره آنها می‌تواند دست‌مایه ارزشمندی برای انواع بررسیها و تحلیلها شود (تاریخ شفاهی موضوع‌محور، مانند تاریخ شفاهی کتاب درسی حوزه‌ها، تاریخ شفاهی منبری‌ها، تاریخ شفاهی شهریه، تاریخ شفاهی مدرسة دینی، تاریخ شفاهی تبلیغ، تاریخ شفاهی خاندان‌ها، تاریخ شفاهی مدرسان سطوح مختلف، تاریخ شفاهی مباحثه، تاریخ شفاهی تقریرات، تاریخ شفاهی حجره، تاریخ شفاهی استخاره، تاریخ شفاهی لباده، تاریخ شفاهی نعلین زرد رنگ، و دهها موضوع دیگر) و چه بسیار پرسشهایی که باید پاسخ آن را با وسواس و پشتکار و حوصله از اظهارات این و آن به چنگ آورد (تاریخ شفاهی مسأله‌محور، مانند چرایی مواجهه‌های گوناگون اصحاب حوزه با دنیای جدید، چگونگی اثرپذیری اصحاب حوزه از نواندیشی‌های جهان عرب و دهها نمونه دیگر).

از سوی دیگر حوزه‌های علمیه به مثابه یک نهاد آموزشی و دینی و تربیتی که با سنت شفاهی انس بیشتری در مقایسه با سنت کتبی دارند امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند پاس داشتن میراث خود هستند و تاریخ شفاهی آسان‌ترین راه ممکن برای رسیدن به این هدف است. تعداد استادان و مدرسان صاحب‌نظر صاحب‌قلم (به ویژه تا دو سه دهه پیش) در حوزه‌های علمیه در مقایسه با استادان و مدرسان صاحب‌نظر صاحب‌سخن به مراتب کمتر است. سنت شفاهی حوزه سبب شده است که حافظه جایگاهی ویژه در حوزه‌ها بیابد و زوال‌پذیری حافظه هم به صورت طبیعی همواره موجب از دست رفتن مجموعه‌ای از اطلاعات ارزشمند شده است. حوزه برای جلوگیری از این زیان بزرگ، ناچار باید برای تبدیل حافظه فردی از دست‌رفتنی خود به یک حافظه جمعی ماندگار و در دسترس همگان چاره‌اندیشی کند و هیچ چیز بهتر از تاریخ شفاهی از عهده این مهم برنمی‌آید. در این مسیر حتی تکرار مصاحبه با یک فرد و یا تکرار مصاحبه درباره یک موضوع با افراد مختلف نکوهیده نیست بلکه برای روشن‌تر شدن حقایق تاریخی و سنجش گزاره‌های بر زبان آورده شده سودمند است. تشویق به همکاری اصحاب حوزه با طرحهای تاریخ شفاهی افزون بر کمک بسیار بزرگ به حفظ میراث حوزه، می‌تواند به صورت محسوسی فرصتی برای گسترش فرهنگ «حاسبُوا اَنْفُسَکُم قبلَ اَن تُحاسَبُوا» یعنی پاسخگویی به خود و دیگران نسبت به کرده‌ها و ناکرده‌های خود فراهم آورد.

چاره‌اندیشی برای بهره بردن از ظرفیت بی‌بدیل حوزه‌های علمیه برای شناخت تاریخ معاصر از یک سو و جستجوی راهی به منظور برطرف کردن نیاز مبرم و فوتی حوزه‌های علمیه برای حفظ میراث خود از سوی دیگر زمینه‌ساز طراحی و اجرای یک طرح مطالعاتی و پژوهشی شد که گزارش آن اکنون پیش روی شماست.

 

چگونگی فراهم آمدن مجموعه پیش رو

مجموعه پنج جلدی پیش رو، گزارش نهایی طرحی است که از ابتدای سال ۱۳۹۶ ش. به سفارش میز تمدن اسلامی در دانشگاه باقر العلوم علیه السلام با مدیریت برادر گرامی حجت الاسلام آقای دکتر احمد فلاح‌زاده اجرا شده است. پس از طراحی اولیه و مطالعات پایه و به ویژه گردآوری منابع و مصادر موجود که فهرست کامل شده آن را در پیوست آخر این مجموعه (جلد پنجم) می‌توان دید، از این افراد که قرائن نشان می‌داد اندیشه‌ای نو یا تجربه‌ای در خور در زمینه تاریخ شفاهی دارند دعوت به عمل آمد که دیدگاههای خود را در قالب سخنرانی‌ بیان کنند: استاد غلامرضا عزیزی با عنوان: “تاریخ شفاهی حوزه علمیه؛ بایسته‌ها و راهکارها”، حجت الاسلام و المسلمین آقای سعید فخرزاده با عنوان: “تاریخ شفاهی حوزه علمیه؛ تجربه‌ها و رهیافتها”، آقای حسین دهباشی با عنوان: “تاریخ شفاهی حوزه علمیه؛ سبک‌ها و الگوها”، آقای دکتر مرتضی میردار با  عنوان: “نقد متون جدید تاریخ شفاهی حوزه علمیه”، آقای  دکتر مهدی ابوالحسنی ترقی با عنوان: “تاریخ شفاهی حوزه علمیه؛ ضرورتها و راهکارها”، حجت الاسلام و المسلمین آقای عبدالمجید معادیخواه با عنوان: “اهمیت استناد در تاریخ شفاهی حوزه علمیه”، آقای دکتر مرتضی نورائی با عنوان: “تاریخ حرفه‌ای شفاهی؛ چشم‌اندازها و کارکردها”، حجت الاسلام و المسلمین آقای دکتر سیدحمید روحانی با عنوان: “نقد شیوه‌های تاریخ شفاهی”، آقای دکتر ابوالفضل حسن‌آبادی با عنوان: “تاریخ شفاهی از توصیف و تشریح تا تحلیل و انتقاد” و محسن الویری با دو عنوان: “تأملاتی در تاریخ شفاهی حوزه‌های علمیه با تأکید بر روش موضوع‌یابی”، “درآمدى بر مفهوم، فرآیند و ویژگى‏هاى تاریخ‏نگارى شفاهى”. مجموعه این سخنرانی‌ها در جلد دوم این مجموعه آمده است.‌

همزمان با سخنرانی‌ها، با این افراد هم که دارای آثار و نوشته‌ها و خدماتی در زمینه تاریخ شفاهی بودند، مصاحبه‌های عمقی و آزاد انجام شد: حضرات آقایان و خانمها رؤیا محمدلو، غلامرضا عزیزی، علیرضا کمری، مرتضی رسولی‌پور، سعید فخرزاده، محمد قاسمی‌پور، حسین نصرالله زنجانی، علی رستمی، مرتضی سرهنگی، حمید قزوینی، فاطمه قربانی، یعقوب توکلی، عبدالوهاب فراتی، علی شیرخانی و رحیم نیکبخت. مجموعه این مصاحبه‌ها نیز در جلد سوم این مجموعه ارائه شده است.

این فرایند با ترجمه هفت مقاله برگزیده و راهگشا کمال یافت و جلد چهارم این مجموعه نیز به ارائه این ترجمه‌ها اختصاص یافت و همان طور که اشاره شد گام نخست این طرح، شناسایی پیشینة پژوهش بود که جلد پنجم این مجموعه شامل مأخذشناسی توصیفی تاریخ شفاهی حوزه علمیه در چهار محور کتابها، نشریات، مقالات و پایان‌نامه همراه با نگاهی به ماخذشناسی کلیات تاریخ شفاهی به گزارش آن اختصاص یافته است.

 

درنگی در برابر جلد اول این مجموعه

جلد نخست این مجموعه که اکنون پیش روی خواننده گرامی است، برآمده از تحلیل محتوای چهار جلد پیوستهای آن یعنی سخنرانی‌ها، مصاحبه‌ها، ترجمه مقالات و کتاب‌شناسی است. چهار جلد کتاب پیوست این جلد تنها به کار نشان دادن پشتوانه‌های فکری جلد نخست نمی‌آید بلکه گاه در حکم توضیح‌دهنده و تفسیرکننده پاره‌ای از مباحث مندرج در جلد اول است.

جلد نخست این مجموعه به مثابه یک دفترچه راهنما کوشیده است ضمن پیش‌بینی همه ابعاد و ملاحظات تاریخ شفاهی در قلمرو حوزه‌های علمیه مراحل، فرآیند، ابزارهای مورد نیاز، ویژگی‌های تربیت مصاحبه‌کننده تا پیاده کردن و نگهداری در آرشیو را پوشش دهد و به همه آنها توجه داشته باشد. عناوین این محورها برای هر اجرای یک طرح تاریخ شفاهی در هر محیط و سازمانی یکسان است، ولی ویژگی اصلی محتوای این جلد از مجموعه پنج‌جلدی پیش رو، مد نظر قرار دادن ویژگی‌های جامعه‌شناختی، روان‌شناختی و نهادی حوزه و اصحاب حوزه و توجه دادن به ملاحظات و تدابیر و بایدها و نبایدها ویژه آنهاست.

فصل اول این مجلد به کلیات و مفاهیم اختصاص یافته و در آن محورهایی همچون مفهوم‌شناسی و اصطلاح‌یابی واژگان، پیشینه تاریخ شفاهی در ایران، اهمیت و ویژگی‌های تاریخ شفاهی حوزه، مزایای تاریخ شفاهی و کارکردهای مورخان شفاهی مورد بررسی قرار گرفته است. فصل دوم که ویژه بررسی پیشینه‌ها و رصد مطالعات است به بررسی نمونه کتابها، نمونه وبگاه‌ها و نقد و بررسی اهم کارهای انجام شده و چند بحث دیگر مرتبط با این موضوع اختصاص یافته است. در فصل سوم با عنوان “مراحل اجرای یک طرح تاریخ شفاهی” هشت گام زیر به تفصیل نسبی مورد بررسی قرار گرفته است: مرحله نخست: تشکیل و آموزش گروه و تهیه محتوا، مرحله دوم: شناسایی مصاحبه‌شوندگان، مرحله سوم: موضوع‌یابی در تاریخ شفاهی حوزه (ميدان‏ها و حوزه‏های تحقيق در تاریخ شفاهی حوزه‌های علمیه)، مرحله چهارم: انجام مصاحبه، مرحله پنجم: پیاده‌سازی، مرحله ششم: راستی‌آزمایی در تاریخ شفاهی، مرحله هفتم: تدوین در تاریخ شفاهی، مرحله هشتم: آرشیوسازی. فصل چهارم کتاب هم با عنوان “بحثهای کاربردی در تاریخ شفاهی”، این محورها را به بررسی نشسته است: مخاطب شناسی در تاریخ شفاهی حوزه‌های علمیه، انواع مخاطب در تاریخ شفاهی حوزه، شیوه‌های شناخت و ویژگی‌های مخاطب تاریخ شفاهی حوزه، جذب و تاثیر گذاری بر مخاطب حوزه، خطوط قرمز تاریخ شفاهی حوزه، الزامات حقوقی تاریخ شفاهی حوزه، و آسیب‌شناسی تاریخ شفاهی حوزه. در فصل پنجم با عنوان “امکان‌سنجی راه‌اندازی رشته مستقل تاریخ شفاهی” شاهد مطالبی با این محورها هستیم: ضرورتهای رشته تاریخ شفاهی، نقش دانشگاهها در گسترش تاریخ شفاهی، نمونه‌هایی از رشته‌های تاریخ شفاهی در دانشگاه‌های دنیا، و سرانجام در فصل ششم با عنوان “طرح تأسیس دفتر تاریخ شفاهی حوزه‌های علمیه” این موضوع‌ها به بررسی گذاشته شده است: نمودار سازمانی پیشنهادی مدیریت تاریخ شفاهی، حامیان احتمالی طرح، طراحی لوگوی تاریخ شفاهی حوزه علمیه، هزینه‌ها.

 

چشم‌انداز اجرای طرح تاریخ شفاهی حوزه‌های علمیه

روشن است که برای فربه ساختن ابعاد نظری این طرح امکان درنگی‌تر بیشتر وجود داشت، اما برای حفظ رویکرد اجرایی آن و قابل فهم و استفاده بودن آن برای افراد یا مراکزی که در پی اجرای طرح‌های تاریخ شفاهی هستند به همین مقدار بسنده شد. وقتی در سال ۱۳۹۶ ش. اجرای این طرح آغاز شد، چنین گمان برده می‌شد و یا این آرزو در سر پرورانده می‌شد که پس از پایان یافتن طرح، در خود دفتر تبلیغات اسلامی اتاقی به اجرایی کردن این طرح اختصاص پیدا کند و به تدریج دامنه فعالیت آن تا راه‌اندازی یک سازمان مستقل و ویژه تاریخ شفاهی حوزه و روحانیت گسترش یابد، ولی شرایط بسیار سخت اقتصادی سالهای اخیر امکان اندیشیدن به آن را به تأخیر انداخت. بنا بر این اکنون چشم انداز مشخص و تعریف‌شده‌ای برای اجرای طرح یعنی آغاز مصاحبه‌ها با شخصیتهای حوزه‌ای و انباشت و تدوین آن وجود ندارد. حال که مدیریت متمرکز و یکپارچه تاریخ شفاهی حوزه عملا ناممکن و یا بسیار دشوار است، بر اساس آموزه‌های دینی باید این تهدید به یک فرصت تبدیل کرد و این امر از طریق پرهیز از نخبه‌گرایی افراطی و اعتماد به همه علاقمندان این عرصه امکان‌پذیر است. وجود یک شیوه‌نامه عمومی و تشویق افراد به مبنا قرار دادن آن به صورت طبیعی می‌تواند به نزدیک شدن کارهای پراکنده به یک استاندارد واحد کمک کند و از سوی دیگر زمینه مشارکت تعداد خیلی بیشتری از علاقمندان را به تاریخ شفاهی فراهم سازد. جلد نخست این مجموعه با مد نظر قرار دادن این هدف، به گونه‌ای تدوین یافته است که به عنوان یک شیوه‌نامه دارای پشتوانه مطالعاتی محکم ولی آسان و قابل اجرا از سوی همه افراد و مراکز می‌تواند مورد بهره‌برداری قرار گیرد.

این دفترچه راهنما ویژه حوزه علمیه خاصی نیست و برای اجرای هر طرح تاریخ شفاهی در قم و یا در دیگر شهرها، برای همه حوزه‌های علمیه کهن و جدید در ایران و دیگر کشورها و حتی مدرسه‌های علمیه کوچک شهرهای کم جمعیت هم می‌تواند سودمند و راهگشا باشد. این شیوه‌نامه می‌تواند جغرافیای مدیریت تولید و تدوین تاریخ شفاهی حوزه از یک سازمان کوچک و متمرکز به سراسر حوزه‌های علمیه گسترش دهد.

 

در بارة نظارت بر طرح

دشواری‌های فراوان قابل پیش‌بینی و غیرقابل پیش‌بینی اجرای طرحهای پژوهشی در ایران به ویژه برای موضوع‌های فاقد پیشینه بر کسی پوشیده نیست. برادرگرامی حضرت حجت الاسلام دکتر احمد فلاح‌زاده با وجود داشتن مسؤولیت اجرایی و دل‌مشغولی‌های به پایان رساندن و دفاع از رساله دکتری با حوصله و علاقه اجرای این طرح را مدیریت کرد و آن را به انجام رساند. خدایش خیر دهاد. وی همچنان پرشور و باانگیزه به دنبال هر فرصتی برای به کاربستن یافته‌های این طرح و اجرای طرحهای عملیاتی تاریخ شفاهی درحوزه است. خدایش موفق کناد. نظارت حقیر بر اجرای این طرح به مفهوم دخالت در همه جزییات آن و تأیید همه تدابیر به کار گرفته شده در آن نیست. بی‌تردید با همین اطلاعات گردآوری شده چه بسا بتوان جمع‌بندی‌های دیگری چه از نظر محتوا و چه از نظر قالب و ویرایش به دست داد، این ترکیب محصول فکر و تدبیر و سلیقه مجری محترم طرح است و حقیر در مقام نظارت بنا بر اعمال سلیقه شخصی خود را نداشته‌ام و تنها به حسن اجرای طرح اندیشیده‌ام و البته از ارائه هر پیشنهاد اصلاحی هم دریغ نداشته‌ام.

این طرح افزون بر نظارت حقیر برای دو داور محترم هم ارسال شده است و ملاحظات آنها هم مد نظر مجری محترم بوده است. با این همه، بهترین داوری این طرح در مرحله عملیاتی شدن آن از سوی خوانندگان عزیز صورت خواهد گرفت و کاستی‌های آن و ابهامهای آن در مرحله اجرا روشن‌تر خواهد شد.

*****

برداشت عموم مفسران از آیه شریفه: لِكُلِّ نَبَإٍ مُسْتَقَرٌّ وَسَوْفَ تَعْلَمُونَ (انعام، ۶۷)، این است که اگر واژه مستقر در این آیه شریفه، مصدر میمی نباشد و اسم مکان باشد، مفهوم آیه این است که باطن و حقیقت هر سخن و رفتاری در دنیا یا آخرت و یا هر خبر و یا خبر بزرگ سودمند و یا خبر یقین‌آور و یا گمان‌آور و یا خبر عذاب یا خبر وعد و وعید اعلام شده از سوی خداوند در موعدی تغییرناپذیر آشکار خواهد شد. اما برخی مفسران از جمله محمد بن جریر طبری در جامع البیان، واژة نبأ در آیه شریفه را هر خبری به معنی عام گرفته‌اند که سرانجام راستی یا ناراستی آن آشکار خواهد شد. تاریخ شفاهی فرآیندی است برای مدیریت تولید گزاره تاریخی از اطلاعاتی که نخستین بار به صورت شفاهی بیان شده‌اند، فروتنانه از خداوند بزرگ می‌خواهیم آن چه در این فرآیند ویژه حوزه و روحانیت پدید خواهد آمد، آن گاه که موعد آشکار شدن باطن آن فرا می‌رسد یکسره راست و دور از ناراستی باشد.

 

محسن الویری

رئیس میز تمدن اسلامی دفتر تبلیغات اسلامی و مدیر گروه تاریخ دانشگاه باقر العلوم علیه السلام

۲۲/۱۱/۹۹

همزمان با چهل و دومین سال‌روز پیروزی انقلاب اسلامی

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *