سخنرانی در مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه(رشد) در مورخ ۹۵/۱۰/۲۹ و ۹۵/۱۱/۱۱
بخش اول:
نشست تخصصی«تفسیر تاریخی در نسبت با تفسیر پیشرفتشناخت قرآنی» در تاریخ ۲۹ دی ماه از سوی مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد) با حضور دکتر محسن الویری برگزار و در آن تأکید شد: مراد از تفسیر قرآن، تفسیر قرآن براساس توالی رویدادهای تاریخی است که در قرآن آمده است یعنی تفسیر تاریخی قرآن گونهای از تفسیر قرآن است که براساس توالی رویدادهای تاریخی مندرج در قرآن و مباحث وابسته به آن سامان پیدا میکند.
حجتالاسلام و المسلمین احمد آکوچکیان در نشست تفسیر تاریخی در نسبت با تفسیر پیشرفتشناخت قرآنی گفت: به لحاظ سطوح تحلیل دین شناخت پیشرفت به دوکی اعتقاد داریم که از نقطه آغاز به اصل هستومندی و هستی داری و انسان شدگی انسانی مد نظر ماست و بر اساس آن سه حوزه فردی اجتماعی و تمدنی، و بر اساس این لایه دوم و اول، سبک زندگی برآیند این عرصههاست و نهایتا تجربه باطنی آن نقطه عالی خواهد بود..
حجتالاسلام و المسلمین دکتر محسن الویری در ادامه و در تحلیل گامهای تفسیر تاریخی گفت: در تفسیر تاریخی قرآن کریم، گام نخست تبویب جدید قرآن و دستهبندی جدید آیات است. در ادامۀ مباحث به این شبهه که در مورد تفسیر تنزیلی نیز صادق است و گفته میشود در آیات قرآن دست برده میشود پاسخ خواهیم داد. این رویکرد فهمی جدید از قرآن است که برای فهم بهتر قرآن موجود عرضه میشود.
ایشان در ادامه چینش اولیة آیات براساس این گام رو مطرح و بیان کرد: در نگاه اولیه اگر قرار باشد این کار انجام شود، چینش اولیه به این صورت است که:
۱ـ نخست آیات مربوط به خداوند است؛
۲ـ سپس آیات مربوط به فرشتگان و عالم غیب؛
۳ـ سپس آیات مرتبط با خلقت.
و هر کدام از اینها در درون خود بحثهای فرعی زیادی دارند.
وی افزود: پیشرفت مقولهای عام و یک مسئله برون دینی است که باید آن را به قرآن عرضه کنیم و فهم من از قرآن بالندگی انسان در گذر زمان است و مسئله محوری به این معنا نباید سبب بشود که ما به یک نوع باور جزمی دچار شویم و این سیالیت محیطی که ما را به این فکر رسانده است ادامه دارد و امکان دارد چند دهه دیگر ما از این فکرها دست برداریم و به یک فکر دیگری برسیم.
الویری بیان کرد: برای ما پیروان مکتب اهل بیت(ع) هم ارزش دارد که آنچه در هدف بحث گذاشته شود و بر آن تکیه شود قرآن است؛ زیرا در این قسمت که اندیشه پیشرفت برآمده از مدنیت معاصر اسلامی ایرانی است، بحث بر سر ایرانیت آن است نگاه بنده این است که اندیشة پیشرفت را فقط محصول تجربه ایرانی نمیدانم.
وی ادامه داد: آوردههای بحث تفسیر تاریخی منحصر به بحث اندیشه پیشرفت نیست همانگونه که تفسیر تاریخی فقط فلسفه تاریخ نیست. تفسیر تاریخی می تواند آورده های گوناگونی داشته باشد که موضوع بحث نیست و مهمترین آوردة آن بحث اندیشه پیشرفت است؛زیرا در جاهای دیگر نیز نیاز به تفکر است و نمی توان آن را محدود به اندیشة پیشرفت کرد.
بخش دوم:
ر دومین نشست «تفسیر تاریخی در نسبت با تفسیر پیشرفتشناخت قرآنی» از سلسله پیش نشست های کنفرانس قرآن پژوهی پیشرفت و روش شناسی تفسیری که با حضور حجتالاسلام والمسلمین دکتر الویری استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) در تاریخ ۱۱ بهمن در محل مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد) برگزار شد؛ وی با اشاره به تالیف رویکرد تاریخی در تفسیر قرآن کریم و تلاش علمی در این عرصه و در پاسخ به این سؤال که این نظریه در رقابت با نظریات رقیب تفصیل لازم را ندارد، گفت: بنده مدعی نیستم که به همه ابعاد موضوع اندیشیدهام و معتقدم نیازمند تامل بیشتر است.
وی با اشاره به مقایسه این نظریه با نظریات رقیب افزود: بنده از ابتدا نظریه خود را معطوف به نظریات رقیب نیاوردهام بلکه درصدد بودهام تا با رویکرد تاریخی به تفسیر قرآن کریم پرداخته شود لذا رویکرد تفسیر تاریخی در فضایی جدا از نظریات رقیب در حال نگارش است مگر اینکه تصمیمی در این خصوص بگیرم تا با این نوع نگاهها یعنی تفاسیری مانند پیشرفت شناخت نیز بررسیهایی صورت بگیرد.
الویری بیان کرد: رویکرد تفسیر تاریخی از سیالیتی برخوردار است که آرای مختلف را در دل خود جای میدهد مثلا در تفسیر انسانشناختی با یک تفسیر خاص و واحد وارد این مقوله نشدهام و نظریات مختلف میتوانند با رویکرد تفسیر تاریخی کنار بیایند از این رو تفسیر تاریخی در برخی موارد با چند دیدگاه دیگر قابل جمع است.
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) تاکید کرد: حتی اگر کسی نگاه مارکسیستی از تحول داشته باشد میتواند در برخی موارد با این رویکرد هماهنگ شود بنابراین ما توالی رویدادهای تاریخی را از قرآن میگیریم ولی همه آنها از قرآن نیست زیرا در برخی رویدادهای بزرگ، قرآن ساکت است و تقدم و تاخر آن را از رویدادهای بیرونی متوجه میشویم.
الویری با بیان اینکه این نظریه برونقرآنی است عنوان کرد: نگاه برونقرآنی بنده با چند دیدگاه مختلف سازگاری دارد و الزاما این طور نیست که بگوییم در همه ابعاد و مسایل با یکایک نظریات تحول تاریخی موضع روشنی داشته باشد بلکه نگاه ما، قرآنی است که با برخی مسایل مطرح شده در نظریات سازگاری دارد.
وی اظهار کرد: واحد معنای این نظریه، آیات قرآن و بعد سیاق و سوره است و امکان دارد چند سوره با هم و در نهایت کل قرآن ملاحظه شود و از آن جایی که فهم آیه نیز رهین فهم قواعد زبان عربی است به روشهای متعارف فهم قرآن پناه میبریم به طور مثال اگر قرآن، در جایی فرموده ما هزار فرشته و در جای دیگر سه هزار فرشته را در حمایت از مومنان فرستادیم در نگاه نخست با تناقض روبرو هستیم که کدام یک صحیح است لذا در فهم این مسئله باید از روشهای متعارف بهره ببریم.
این محقق و نویسنده تصریح کرد: من نظریات دیگر را رقیب نمیدانم و دنبال اثبات برتری این نظریه بر نظریات دیگر نیستم؛ اگر مراد رویکرد تفسیری نباشد و صرفا به تاریخی هم برگردد باز این نظریه نقاط مشترکی با بقیه دارد.
این محقق و پژوهشگر تاریخ افزود: آفت بزرگ صحنه سیاسی کشور ما این است که به جای نگاه همافزایی نگاه رقیبانه دارند و تلاش میکنند تا یکدیگر را کنار بگذارند و حتی اگر در عمل این کار صورت نگیرد در دل به دنبال کنارگذاشتن دیگران هستیم.
وی با اشاره مجدد به ظرفیت تفسر تاریخی تاکید کرد: البته این رویکرد در تفسیر قرآن، آوردههایی برای تفسیر پیشرفتشناخت نیز دارد و یک الگو و مدل برای این نظریه نیز ارایه میدهد.
الویری با بیان اینکه در این نظریه چینش تاریخی مطرح است ولی در برخی موارد عملا از روش تفسیر موضوعی استفاده میشود که نمونه آن در داستانهای حضرت عیسی و موسی مشاهده میشود لذا مجال فراخی وجود دارد که گاهی الزاما باید از همه رویکردها استفاده کنیم.
باید رقابت مثبت را بپذیریم و مرز میان آن با حسادت را تمیز دهیم؛ زیرا آنچه حوزه فکر دینی را شاداب نگه می دارد رقابت دوستانه و مشفقانه به قصد عزت قرآن و دین است.
الویری با بیان اینکه بنمایه رویکرد تفسیر تاریخی را همان نظریه پیشرفتشناخت بدانیم جای تامل دارد تأکید کرد: از این مدل نگاه به قرآن یک الگو و مدل برای پیشرفتشناخت نیز به دست میآید ولی منحصر به این مسئله نیست لذا اینکه بن مایه این رویکرد پیشرفت باشد جای تامل دارد و معتقدم این رویکرد در کنار سایر رویکردهای تفسیری می تواند کارآیی خود را داشته باشد.
وی با بیان اینکه منکر رویکرد تفسیر ترتیبی و … نیستم گفت: آنقدر قرآن کریم مفاهیم و معانی بلندی دارد که باید در روشهای فهم آن دائما تحول ایجاد شود.
الویری با اشاره به مباحث معرفتی در جهان اسلام تصریح کرد: درباره اینکه وضعیت تفکر در جهان اسلام در حال حاضر به مباحث معرفتی رسیده است تاکید میکنم تلاطمی در این زمینه پیدا شده و چند دهه زمان میبرد تا ببینیم به کجا میرسد و در کجا قرار خواهد گرفت زیرا یکی از ضعفهای بزرگ ما ناآشنایی با اندیشه اندیشمندان عرب مسلمان است که ایده و نظریه دارند در حالی که ما نام بسیاری از آنان را هم نمیدانیم در حالی که در بسیاری از موارد از ما پیشی گرفتهاند.
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) اظهار کرد: به دنبال صفآرایی جدید در جهان اسلام، صفآرایی فکری جدیدی نیز ایجاد شده و برخی مانند ما دچار سردرگمی هستیم و نمیدانیم با این پدیدهها چگونه برخورد کنیم، لذا شناخت وضعیت تفکر کنونی در جهان اسلام مطالعه میدانی بیشتری نیاز دارد.
در این نشست دکتر آکوچکیان گفت: ما به دنبال یافتن نقاط فارق و مشترک میان تفسیر تاریخی و پیشرفتشناخت برای رسیدن به وفاق این دو نظریه هستیم.
وی با بیان اینکه تفسیر تاریخی ناظر به فهم بلندمدت تحول از منظر قرآن است اظهار کرد: ریشه این چشمانداز اصل مقوله تحول با بازه بلند مدت است بنابراین هر نوع فراوری در نظریه تفسیر تاریخی در نظریه پیشرفتشناخت نیز موثر است و بالعکس.
آکوچکیان بیان کرد: به نظر میرسد تفسیر تاریخی میتواند محلی بر اندیشهنگاری تاریخی باشد؛ اینکه ما چگونه میتوانیم مدیریت تحول در موجهای تمدنی پیش روی جامعه مسلمانی ایجاد کنیم میتواند قرائتی از قرائت اندیشه بلندمدتنگر پیشرفت باشد.
دبیر کنفرانس ملی قرآنپژوهی پیشرفت گفت: اینکه میان تاریخیت دین و وحی با فهم پدیده تاریخ و الگوی مدیریت تحول تاریخی تفکیک قائل بشویم ایده تفسیر تاریخی با هماهنگی تفسیر پیشرفتشناخت میتواند این فصل مشترک را داشته باشد.
لزوم ایجاد رشته تفسیر تاریخی
وی تاکید کرد: میتوانیم از منظر تفسیر تاریخی به حوزه نقشه جامع علمی کشور وارد بشویم زیرا متاسفانه نظام جامع تولید علم در حوزه اندیشه و دانش قرآن همچنان که گذشتهنگر است همچنان ربطی به عینیتهای جامعه پیش رو ندارد بنابراین اینکه تصور کنیم درس تخصصی و رشته با این عنوان در حوزه مطالعات راهبردی قرآنپژوهی داشته باشیم تا به گونه تخصصی تر به این مقوله پرداخته شود در شرایط کنونی دور از ذهن است.
آکوچکیان بیان کرد: به کمک فصل مشترک ایده تفسیر تاریخی و پیشرفتشناخت میتوانیم به مدل مفهومی از حوزه فلسفه مضاف تا مدیریت راهبردی و از حوزه نظریه فلسفه تا ایده موج تمدنی جهانی ایرانی اسلامی را داشته باشیم لذا صرفا به بحث استنباطی کفایت نمیکنیم و وارد حوزه استنتاج میشویم و این ظرفیت را داریم که از پایهپردازی فلسفه تاریخ شروع کنیم چیزی که از نقاط مفقود تاریخ تفکر و علم دینی است و متفکران ما کمتر معرفتشناخت پسینی داشته اند و ذائقه فهم تاریخی از مقوله علم نداشتهایم و وجدان تاریخی و فاهمه تاریخی چندانی در علم نداریم.
آکوچکیان در مقایسه میان نظریه تفسیر تاریخی و نظریات رقیب تصریح کرد: نظریه تفسیر تاریخی تفصیل لازم را در مقایسه با نظریات رقیب ندارد و نمیتوان میان این نظریه با نظریات رقیب تمایزی قائل شد و منابع چندانی از سوی نظریهپرداز این ایده نداریم.
وی ادامه داد: روششناسی خودویژه این رویکرد به شدت قابل توجه است و همچنان نظریهپرداز، موضوعپژوهی برای ماهیت معرفت تاریخی و روش شناسی فهم تاریخی قرآن ایجاد نکرده و به همین دلیل در مواردی میبینیم که در برخی مباحث آرای رقیب کاملا دیده نشده و آرای کسانی مانند نکونام و بهجت پور و پیشرفت شناخت کمتر مورد توجه بوده است.
حوزه ۵ وجهی در نظریه تحول
آکوچیکان عنوان کرد: برای پردازش نظریه تحول یک حوزه پنج وجهی فرایندی را داریم که عنصر فردیت انسانی در راس آن است؛ عرصه حیات فردی و اجتماعی و دو برایند یکی در حوزه تغییر اجتماعی و تحول در دیدگاه تاریخی از دیگر مولفههای آن است و در هرم آن نیز تجربه عارفانه را داریم که نظریه تحول باید در همه این عرصهها وارد شود ولی داد و ستدی که باید میان این نظریه و نظریه پیشرفت شناخت باشد دیده نمیشود.
این نویسنده و محقق قرآنی با بیان اینکه اگر تفسیر تاریخی به دنبال فهم تحول از منظر قرآن است ذات تحول باید در یک ایده پایه شکل بگیرد تا به بازه بلندمدت آن برسیم عنوان کرد: در تفسیر تاریخی به دنبال فهم علی چرایی و چیستی تحول تاریخی هستیم و سودای آن داریم تا این منطق را در ذیل الگوی برنامهای تحول پیشنهاد کنیم که میتواند برنامهای برای منتظران ظهور حضرت حجت باشد.
وی تاکید کرد: ما قرآن کریم را کتاب راهبری تحول میدانیم از این رو موضوع نسبت با امر نامتناهی و غایی پایه، هر آنچه هست در دین انبیاء مطرح است ولی فهم زمانمایه این نسبت آنجایی است که وارد تدبیر تحول میشویم و اگر زمان را امتداد حرکت بدانیم در فصل برنامهریزی باید به سمت حوزه زمان برویم.
دبیر علمی اولین کنفرانس قرآنپژوهی پیشرفت و روششناسی تفسیر تصریح کرد: ۴۰ سال از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد و از این به بعد وارد میانگین و مساحت فهم تاریخی میشویم و باید رفت و شد میان ایده تفسیر تاریخی را با عینیتهای بیرونی در دستور کار داشته باشیم و ببینیم تفسیر تاریخی فراتر از حیث ثبوتی و رفتاری نظام اسلامی چه دستاورد دیگری دارد.
آکوچکیان بیان کرد: جنبشهای اندیشهای معاصر در حال شکلگیری است و اگر بپذیریم که جنبش پایه در دوره جدید فکر دینی، معرفتشناحتی است و در دوره گذار معرفتشناخت که میخواهیم نسبت دین را با تحولات جدید دریابیم بیش از آن که نیاز به دریافتن وجوه فارق هستیم نیازمند ارتقاء نقاط مشترک میان نظریات مختلف نیز هستیم.
وی افزود: در اختیار داشتن یک نظریه منقح تاریخی کمک میکند تا این دسته از مباحث تفسیری بسط بیشتری داشته باشد از این رو نیاز به گسترش دامنه گفت و گوها داریم تا در دوره گذار پیشرفتشناخت به رسم مشترکی برسیم و در این راستا به شدت محتاج تعامل با آرای رقیب هستیم.
آکوچکیان گفت: تحولات معاصری دنیای جدید به ما نشان میدهد که میتوانیم نظریات تحولآفرین را در عمل هم اجرا کنیم ولی نیازمند تدوین مبانی به خصوص با وجه پیشرفتشناخت آن از منظر قرآن کریم هستیم.
وی تاکید کرد: البته لب اندیشه پیشرفت همان تفقه در دین است که در روایات متعدد هم بر آن تاکید و در واقع تعاریفی نیز برای آن بیان شده است.
وی با بیان اینکه فهم نظامواره دین همان بنمایه پیشرفت است اظهار کرد: تفقه قرآنی در دین، الگوی پیشرفتشناخت است و اگر در معرفت علوم انسانی به خصوص حیث تجربهپذیر آن به دنبال فهم قوانین پدیدار انسانی هستیم زیرساخت آن بدون تردید باید مبتنی بر فهم صحیح از قرآن کریم که همان سنت اهلبیت(ع) هست باشد.