روز یکشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۱ جمعی از اعضای محترم هیأت علمی و همکاران گروه تاریخ دانشگاه باقر العلوم علیه السلام با هماهنگی قبلی با سرکار خانم رنجبر رئیس میراث فرهنگی زرندیه، بازدیدی یک روزه از سه منطقه تاریخی از توابع ساوه و زرندیه داشتند. این گروه متشکل از استادان آقای دکتر حسین ایزدی، دکتر سیدحسین فلاحزاده، حجج اسلام آقایان دکتر حمیدرضا مطهری، دکتر حامد قرائتی، دکتر سیدناصر موسوی و بنده بود.
مقصد نخست گروه، بازدید از مقبره اشموئیل نبی (زیر نظر اداره میراث فرهنگی ساوه) در یکی از خروجیهای جاده قدیم ساوه به بوئینزهرا (تقاطع راه فرعی روستای ورده) بود. گفته میشود این مقبره مدفن شموئیل یا اشموئیل نبی از پیامبران بزرگ بنی اسرائیل است و قدمتی بیش از ۲۸۰۰ سال دارد. بنای کنونی مقبره مربوط به سده ۸ تا ده قمری است و در تاریخ ۱۴ مهر ۱۳۵۴ با شماره ۱۱۸۱ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
تا دو سه دهه پیش، روستایی به نام پیغمبر در حاشیه این مقبره وجود داشت که اکنون خالی از سکنه است. در داخل راهرو منتهی به بقعه یک کتیبه سنگی وجود دارد که گزارش بازدید ناصرالدین شاه قاجار از این مقبره را در تاریخ ده ربیع الثانی سال ۱۲۶۹ ق. ثبت کرده است. در محوطه بیرونی این بقعه سنگ مزار سلطان محمد خان صدیق قرار دارد که در سال ۱۳۱۱ ش. در جنگ با روسها به شهادت رسیده است. بر اساس اطلاعات مندرج در این سنگ قبر، کشتههای روس این نبرد نیز در همین منطقه به خاک سپرده شدهاند. مقام معظم رهبری نیز در سال ۱۳۷۹ از این مقبره بازدیده کردهاند.
سپس به روستای چناقچی علیا رفتیم. چناق (چناغ یا چاناق) به معنای کاسه کوچک سفالینه است و نام گذاری این روستا به این نام یا به دلیل پیشینه تولید سفال در آن است که نشانههای آن به دست آمده و یا به دلیل این که از بالا که به روستا نگاه شود، همچون کاسهای سفالینه به چشم میآید. این روستا که ظاهرا بنای آن به عهد صفوی برمیگردد، از همان دوران میزبان جمعی از هموطنان ارمنی بوده است.
کلیسا سرکیس مقدس که مهمترین جاذبه گردشگری تاریخی این روستاست در سال ۱۷۳۵ م. بنا نهاده شده است ولی ساختمان کنونی آن متعلق به دوره پس از زلزله مشهور بوئینزهرا در سال ۱۳۴۱ ش. است.

پارهای از تصاویر نصب شده روی دیوار داخلی کلیسا و یا اتاق کشیش از دوره پیش از زلزله باقی مانده است. هموطنان ارمنی ما تا میانه دهه هشتاد شمسی هم در این روستا زندگی میکردهاند و پس از آن به تدریج روستا را ترک کرده و اکنون تنها سه خانوار به صورت اقامت موقت تابستانی در آن حضور دارند ولی کلیسا همچنان محل بازید و مراجعه ارامنه هست و گاه در آن مراسم مذهبی هم بر پا میشود. روستا افزون بر چشماندازهای طبیعی زیبا دارای آبشاری هم هست که از بزرگترین آبشارهای استان مرکزی به شمار میرود و متأسفانه فرصت بازدید از آن دست نداد. کم بودن فضای مسطح در روستا و قرار گرفتن خانهها در کوچههای شیبدار شکل خاصی به بیشتر منازل مسکونی داده است. ظاهرا مراسم عید تبرک انگور در شهریور ماه و همزمان با فصل برداشت انگور همچنان از سوی ارامنه برگزار میشود. برخورد گرم و صمیمی سرکار خانم اصفیایی و آقای مهدوی (همسرشان) و آقایان صفریان و آبنوسیان از هموطنان ارمنی و ارائه اطلاعاتی سودمند از این عزیزان بر جاذبه این سفر کوتاه، بسیار افزود.
در مقالهای که با عنوان “تاریخ اجتماعی و کارکردهای آن برای مبارزه با افراطگرایی دینی” در پنجمین دور گفتوگوی دینی با “کنفرانس اسقفان سوییس” روز پنجم شهریور ۱۳۹۶ ش. در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ارائه کرده بودم و گزارشی از آن هم در این کانال منتشر شد، به زندگی محبتآمیز مسلمانان و مسیحیان در این روستا به عنوان نمونهای از تجربه موفق ما ایرانیان در مبارزه با افراطگرایی دینی اشاره کرده بودم.
پس از بازدید از بقعه متعلق به یهودیان (اشموئیل نبی) و کلیسای متعلق به مسیحیان (کلیسای سرکیس مقدس) که هر دو برای ما شایسته احترامند، به دیار مسلمانان و دارالمؤمنین منطقه یعنی روستای الویر رفتیم. به دلیل تنگی وقت بازدید از الویر بسیار فشرده بود و طی آن موفق به بازدید از کتابخانه مرحوم شیخ محمدرضا اسلامی (که به کوشش ستودنی سرهنگ ستاد بازنشسته آقای محمدی تأسیس شده و مدیریت میشود)، قبرستان عمومی روستا و قرائت فاتحه بر مزار مرحوم پدرم، تعزیه خانه، مسجد امام حسن مجتبی، قلعه حفاظت شده داخل روستا، حمام متروکه عصر قاجار الویر، مسجد ملا ابراهیم، کوچه باغها و باغات قصبه شدیم. در باره الویر و پیشینه و گویش و فرهنگ و طوائف و بزرگان و جایگاه آن در جایی دیگر باید به تفصیل سخن گفت.
۱۵ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاهتان را بنویسید