انجمن علمی و فرهنگی دانشجویان ایرانی در قبرس از ۱۲ مرداد تا ۱۷ مرداد ۱۴۰۱ ش. به مدت شش شب از شب ششم تا شب یازدهم محرم ۱۴۴۴ ق. مراسم عزاداری برای سیدالشهداء علیه السلام را در تالار مرکز فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی Social and Cultural Activities Center دانشگاه مدیترانه شرقی East Mediterranean University (E.M.U.) برگزار کردند. این مراسم همچون دیگر مراسم عزای حسین علیه السلام در دیگر کشورها حسب شرایط و امکانات ویژگیهای خاص خود را داشت ولی وجه ثابت همه این گونه مراسم در همه کشورها خلوص نیت و رنگ بیرنگی و عشق مثالزدنی پاک و دور از هر شائبه محبان سیدالشهداء علیه السلام در اقشار مختلف مردم است. این مراسم که بنده نیز توفیق حضور در آن را داشتم بیتردید یک نمونه عالی در این زمینه بود. محور مباحث این شش جلسه که شاید روزی گزارشی تفصیلی از آنها هم فراهم شود، چنین بود:
بحث اول ـ مفهوم آمرزشآوری یک قطره اشک
روایات دال بر آمرزش همه گناهان به دنبال یک قطره اشک بر امام حسین علیه السلام، در صورتی که این یک قطره اشک را نقطه آغاز پیوند با امام علیه السلام بدانیم کاملا قابل فهم و دفاع عقلانی است.
بحث دوم: دوگانه معرفت و محبت و یا شور و شعور در عزاداریهای حسینی
بر پایه این تعریف از تشیع که تشیع تنها یک مجموعه باورها نیست بلکه یک پیوند قلبی با ولی خدا هم همراه با آن باورها هست، این دوگانه یک دوگانه برساخته و نادرست است. یک پیرو مکتب اهل بیت علیهم السلام به هر دو نیاز دارد و نباید یکی از اینها را در پای دیگر قربانی کند، همان گونه که در صورت فراهم نبودن شرایط برای پرداختن به یکی از این دو رکن، نباید دیگری را هم وانهاد. عزاداری بر سیدالشهداء علیه السلام یکی از جلوهها و روشهای ابراز محبت و ارادت به ساحت قدسی امام است که حتی اگر شرایط معرفتافزایی در آن وجود نداشته باشد (هر چند باید همه کوشش خود را به کار بست که چنین نشود) باید آن را پاس داشت و گسترش داد. افزون بر این، به دلیل عمومیتپذیری و اثرگذارتر بودن عزاداریها بر روح و ضمیر مخاطبان و دور بودن از نکتهبینیهای علمی و نیاز توان آن برای برآوردن بخشی قابل توجه از نیازهای روحی انسان و تنوع قالبهای آن، رواست که همواره در گسترش آن بکوشیم.
بحث سوم: مفهوم شفابخشی اهل بیت علیهم السلام
ما پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام بر پایه استدلالهای عقلی، نقلی و تجربی (تاریخی) به دانش و توان ماورایی برگزیدگان خدا برای درمان بیماریها و دیگر گرهگشائیها خارج از روال قابل فهم بشر باور داریم. امتداد اجتماعی این باور، گاه موجب چالش شده است، مانند آن چه در ایام شیوع کرونا شاهد بودیم که عدهای از متدینان بر اساس همین باور به توان اهل بیت علیهم السلام، مخالف ایجاد محدودیت در حرم آنها و حتی امامزادگانی مانند حضرت معصومه سلام الله علیها بودند. اما باید توجه داشت که اولا اصل بر این است که ائمه علیهم السلام از این توان قطعی و مسلم خود در زندگی روزمره استفاده نکنند، و ثانیا مواردی که از آن بهره میبرند تابع ضوابط و قواعد و معیارهایی است که بر ما پوشیده است و ثالثا از مواردی که تاکنون این لطف خود را نسبت به شیعیان خود جاری ساختهاند نمیتوان یک گزاره کلی قابل برنامهریزی اجتماعی ساخت. بنا بر این ضمن امید به شفابخشی و گرهگشاییهای حضرات معصومان علیهم السلام نباید این امید را بر جای برنامهریزیهای علمی متعارف بشری نشاند.
بحث چهارم: ما ایرانیان و عزاداری برای امام حسین علیه السلام
تصور ناهمسازگرایی هویت ایرانی ما با عزاداری برای امام حسین علیه السلام، ریشه در تصویری نادرست از رابطه هویت دینی با هویت ملی دارد. هویت دینی در حقیقت فراهویت است و بالاتر از همه انواع هویتهای عرضی مانند هویت ملی، هویت زبانی، هویت اقلیمی، هویت صنفی، هویت شغلی و دیگر هویتهایی از این دست میایستد. بنا بر این دو هویت دینی و هویت ملی همتراز هم نیستند که انسان ناگزیر از انتخاب یکی از آنها باشد و موارد اندک تزاحم میان آنها (مانند مصادف شدن یک مناسبت دینی مانند ماه محرم با یک مناسبت ملی مانند نوروز) به آسانی قابل چارهاندیشی است. هویت دینی سمت و سو دهنده و هدایت کننده نحوه کارکرد دیگر هویتهاست. بنابر این ما ایرانیان ضمن احترام و پاسداشت همه ارزشهای ملی خود که همسو با باورها و ارزشهای اسلامی است، نباید از یاد ببریم که ما اسلام را در یک برش تاریخی برگزیدهایم و مکتب اهل بیت علیهم السلام را در برشی دیگر انتخاب کردهایم و به گواهی تاریخ، پیشینان ما در راه خدمت به این دین و آیین هیچ کم نگذاشتهاند و لذا تعظیم شعائر حسینی بخشی از هویت ماست. از سوی دیگر باید توجه داشته باشیم که ارزشهای عمومی و مشترک انسانی از هر نژاد و تباری که برخیزد، نزد دیگر انسانها، محترم و شایسته توجه است، به همین دلیل اقدام یکسره آکنده از ارزشهای امام حسین علیه السلام مرزهای نژادی و سرزمینی را از همان آغاز شکسته است و در مقیاسی فراتر برای همه انسانها نورافشانی میکند.
بحث پنجم: پیامی از نهضت عاشوراء برای امروز
در چارچوب نگاههای متفاوت عرفانی، اخلاقی، تربیتی، خانوادگی، تاریخی و سیاسی به نهضت عاشورا، میتوان درسهایی ماندگار برای امروز گرفت. اما با در نظر گرفتن مجموعه شرایط شکلدهنده امروز و مشکلات و چالشهایی که یکایک ما با آن روبرو هستیم شاید بتوان کوشش برای بهبود وضعیت هر محیطی که در آن به سر میبریم، را به عنوان یک درس زنده و ماندگار از این نهضت مطرح کرد. پایههای معرفتی این برداشت به اصالت توأم فرد و جامعه در بین نظریههای مربوط به چگونگی تعامل فرد و جامعه برمیگردد. بر این اساس، نمیتوان همه اصلاحات را از ساختارها توقع داشت. و با توجه به تجربه موفق دولت نبوی، برای سوق دادن حرکت اصلاحی از سطح خرد به کلان، جا دارد همه ما با الهام از نهضت عاشورا بکوشیم که دست کم یک قدم برای اصلاح محیط خانوادگی، شغلی، درسی و دوستانه خود برداریم: قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى … (سبأ، ۴۶)
بحث ششم: خطبه امام سجاد علیه السلام در مجلس یزید در شام
با توجه به مجموعه رویدادهایی که پس از شهادت امام حسین علیه السلام تا رسیدن کاروان شهدا به دمشق رخ داد، خطبه غرّا و آتشین امام سجاد علیه السلام در دربار یزید از یک سو مصداقی است برای تبدیل تهدید به فرصت با رویکردی واقعبینانه و از سوی دیگر از نظر محتوا نیز نشاندهنده تبار به هم پیوسته جریان حق از زمان حضرت ابراهیم علیه السلام تا امام حسین علیه السلام. بند بند این خطبه شایسته تحلیل تاریخی و اعتقادی است.
در نوشتههای بعد گزارشی گستردهتر از شهر فاماگوستای قبرسی شمالی خواهد آمد، ان شاء الله.
۱۸ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاهتان را بنویسید