دکتر محسن الویری، عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) در نشست علمی «قرآن و تمدن» در پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن کریم گفت: آگاهی از چگونگی بازنمایی انواع دادههای مرتبط با تمدن در قرآن میتواند بن مایه بسیاری از پژوهشهای تمدنی نوینی باشد که امروزه در جهان اسلام بدان اقبال نشان داده میشود.
وی افزود: بازنمایی تمدن در قرآن را میتوان در بیانی ساده ساختهای گوناگون نوشتاری دانست که قرآن برای گزارش جنبههای مختلف نظری و عینی تمدن از آنها بهره برده است؛ این بازنمایی در دو بستر کلی دلالتهای متنی و دلالتهای فرامتنی مورد بررسی قرار میگیرد و در خلال آن دلالتهای متنی به دو دسته بخش اصلی واژگان تمدنی و گزارههای تمدنی و گزارههای تمدنی نیز به محورهای متعددی از جمله سرزمینهای برخوردار از تمدن، اقوام برخوردار از تمدن، شخصیتهای تمدنی و اجزا و مظاهر تمدنی قابل تقسیم است.
الویری با بیان اینکه پیوند میان تمدن و تاریخ همسانهایی را برای چگونگی بررسی آنها در سپهر قرآن پدید آورده است که نباید از نظر دور نگاه داشته شود تصریح کرد: از یکسو باید بر پژوهشهای تکرشتهای قرآنمحور و پژوهشهای بینرشتهای تاکید کنیم اما در سوی دیگر معتقدم تفسیر تاریخی قرآن به مثابه یک روش تفسیری ویژه و متمایز از تفسیر ترتیبی، تنزیلی و موضوعی جامعترین روش برای فهم تمدنی قرآن به شمار میرود.
الویری عنوان کرد: امروزه مباحث زیادی در مورد رابطه علم و دین مطرح است؛ بدون تردید در تمامی این مطالعات پای قرآن به میان میآید که قرآن چه جایگاهی در این مطالعات دارد و این روند در کشور ما نیز روبه افزایش است.
وی با بیان اینکه بازنمایی به مفهوم اجتماعی در این بحث مطرح است که در علوم دینی این واژه شاید به کار نرفته باشد عنوان کرد: بازنمایی به سه دسته بازنمایی بازتابی، تعمدی و برساختی یا خودساخته قابل تقسیم است.
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) تصریح کرد: مراد بنده از بازنمایی نشاندادن جنبه واقعی بازنمایی است و معتقدم نوع بازنمایی قرآن انعکاس آینهوار حقیقت و واقعیت است و این شیوه انعکاس گاهی در قالب آیه، گاهی در قالب سیاق و گاهی در قالب واژه و سوره صورت گرفته است و البته کل قرآن نیز در یک بسته کلی، دلالتهای قابل استفاده دارد.
این محقق و استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: قرآن یکسری دلالت های تمدنی مفهومی از نوع مدلولات التزامی دارد؛ از جمله اینکه در قرآن الفاظ دخیل و غیرعربی وجود دارد و نفس وجود همین واژگان میتواند دلالت تمدنی داشته باشد.
الویری با اشاره به واژگان تمدنی در قرآن عنوان کرد: ۱۵ واژه کلیدی تمدنی در قرآن شناسایی کردهام که نیازمند مطالعه بیشتر و اعتباربخشی و بیشتر به مثابه فرضیه است که به چند دسته تقسیم میشود؛ واژگان مربوط به واحدهای بشری اجتماعی مانند «مدینه»؛ واژگانی که فرایند را بیان میکنند مانند عمران و گاهی نام و ویژگی جامعه مطلوب است مانند حیات طیبه که قرآن به عنوان صفت برای زیست مطلوب بیان فرموده است به عنوان مثال واژه«مدینه» در مقایسه با واژگانی مانند قریه و بلد جنبه نظم و تدبیر و برپایی آن مد نظر است و سه بار در قرآن به کار رفته و وقتی مضمون آیات در این زمینه مطالعه شود از آن برداشت تمدنی قابل استفاده است.
وی با اشاره به واژه عمران و دلالت تمدنی آن اظهار کرد: عمران در اصل به معنای تداوم حیات است اما وقتی در پیوند با زمین به کار رفته است دلالت تمدنی دارد.
الویری با اشاره به واژه حیات طیبه که پیام تمدنی دارد بیان کرد: قرآن کریم در آیات متعدد تشویق به مطالعات تمدنی دارد از این رو بیش از ۱۳ بار در قرآن در قالب فعل امر به سیر و سیاحت در زمین برای مطالعه سرنوشت پیشینیان تاکید شده است.
وی با اشاره به قوانین تمدنی قرآن با بیان اینکه این واژه بیشتر با سنتها قابل شناسایی است تصریح کرد: در سوره سبا خداوند در هفت آیه به این سنتها اشاره کرده است؛ یکبار سنت مجازات اقوام به دلیل کفر، گاهی آزمودن میزان باور آنان به معاد، گاهی زوال تمدنها به دلیل سخریه گرفتن پیامبران و یا تکذیب پیامبران همچنین ظلم، ارتکاب جرم و گناه بیان شده است.
الویری با اشاره به رویدادهای تمدنی بیان کرد: سرزمین «ایکه» و بابل، سبا و مصر، رس، طوی و مدین، ثمود و … در زمره سرزمینهای تمدنی قرآن هستند که در آیات مختلفی شرح آنان بیان شده است همچنین اقوام عاد و ثمود و رقیم و … نیز به عنوان اقوام تمدنی بیان شده است.
وی با بیان اینکه شخصیتهای قرآنی، برخی تمدنساز و برخی تمدنسوز بودهاند اظهار کرد: شخصیتهای مثبتی مانند مریم و طالوت و لقمان در کنار انبیاء شخصیتهای تمدنساز در قرآن هستند و در برابر آنان نیز کسانی مانند فرعون، ابولهب، قارون، هامان و جالوت و … نیز اشخاص تمدنسوز هستند.
وی با بیان اینکه بحثهای قرآن در مورد رودها، کوهها، چشمهها، ساختمانها، سدسازی، ذوب فلزات و … نیز در عداد رویدادها و اجزاهای تمدنی در قرآن هستند ادامه داد: همسانی زیادی میان بحث تاریخ و قرآن وجود دارد که از جمله مهمترین آن، همین سنتها است که سنن تاریخی میتواند در سنن تمدنی مورد توجه قرار بگیرد.
الویری افزود: مطالعات بین رشتهای میان قرآن و تمدن و تاریخ ضروری است؛ این نوع مطالعات برای نشان دادن فهم ما از قرآن کفاف نمیدهد حتی بازنمایی تمدن در قرآن نگاهی خرد و جزیی به قرآن کریم است و باید با رویکردی متفاوت از سایر تفاسیر به تفسیر تاریخی قرآن بپردازیم.
الویری عنوان کرد: رویدادهای تاریخی بشر را میتوان با بهرهگیری از قرآن سامان بدهیم از این رو باید مباحث مقدماتی مانند جایگاه انبیاء، سنتها و … مورد کنکاش و بحث قرار گیرد زیرا قرآن به تاریخ بشر به مثابه کل مینگرد و در این رویکرد تمدن به عنوان ویژگی برای جامعه بشری معنا و مفهوم خواهد یافت.
الویری اضافه کرد: اغلب تعاریف موجود از تمدن به انسان پیوند داده میشود ولی بنده تمدن را ترکیبی از داشتهها و سرمایهها و مصنوعات انسان میدانم که این سرمایهها برخی طبیعی مانند کوه و دشت و دریاست و برخی نیز توسط انسان ایجاد میشود لذا قطعا پدیدههای طبیعی مانند دریای مازندران و کوه دماوند و … در تمدن نقش دارند.
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) ادامه داد: اگرچه مولفههایی مانند اقوام و شخصیتهای گذشتهمحور هستند اما این نگاه به قرآن، فرا زمانی است مانند قوانین قرآن که قید زمانی ندارند و عام صحبت کردهاند همچنین اجزا نیز این ویژگی را دارند و از مجموع آیات مرتبط هم میتوان در فهم گذشته بهره برد و هم میتوان به مدل تمدنی برای آینده و حال دست یافت.
وی افزود: تمدن، اصطلاحی وارداتی است ولی میتوانیم در آن تصرف کرده و برداشت خود را داشته باشیم و اگر واژهای مانند حیات طیبه به جای آن وضع کنیم فضای مفاهمه با افکار و اندیشههای ملی و جهانی از بین میرود و قرآن نیز همه واژگان را خلق نکرده بلکه واژگانی را گرفته و مفاهیم جدیدی بر آن بار کرده است.
الویری بیان کرد: اگر بخواهیم برداشت تمدنی از قرآن داشته باشیم معتقدم فهم بنده در مرحله شناخت اولیه است در حالی که باید درک تمدنی از قرآن پیدا کنیم؛ این مطالعات تازه ما را به درک مفهوم میرساند و در درجات و مراحل بعد باید به مسایل خردی عینی ورود کنیم از این رو باید به شدت پرهیز داشته باشیم از اینکه بدون پاسخ به مبانی و پیش فرضها وارد موضوعات خرد تمدنی و رابطه آن با قرآن و حاکم کردن قرآن بر آن شویم.
وی افزود: قرآن، مباحث الهی را گره خورده با واقعیت و مسایل عینی بیان فرموده است؛ در بحث آسمان و زمین حدود ۱۶ واژه برای خلق مانند جعل، بدا، خلق و انشا و … به کار برده است که نشان میدهد برای هر کدام از این واژگان مفاهیم خاصی مد نظر دارد و قرار است مفهوم ویژهای را القاء کند که خود این مسئله قابل تحقیقات زیادی است.
همچنین حبیبالله بابایی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و دبیر این جلسه گفت: پروژه قرآن و تمدن از اولویتهای پژوهشی مرکز مطالعات اجتماعی و تمدنی از مدتها قبل بوده است و در سال جاری تصمیم گرفتیم از استادان و صاحبنظران این عرصه دعوت و مسایل تمدنی معطوف به قرآن و یا مسایل قرآن معطوف به تمدن را شناسایی و به عنوان پیشینه کار پروژههای بعدی در مسایل به کار ببندیم.
وی اظهار کرد: در بحث قرآن و تمدن چند جنس مسئله وجود دارد یکی اینکه اگر تفسیر تمدنی از قرآن مورد تمرکز و تامل قرار گیرد یعنی اگر بخواهیم این نوع تفسیر را داشته باشیم باید ببینیم روش و متدولوژی آن چیست؟ جنس دیگر از بحث این است که نگاه موضوعی داشته باشیم یعنی موضوعات تمدنی را در قرآن بیابیم و عناصر و سازههای یک تمدن جهانی را شناسایی و نظام مفهومی آن را بیابیم و الگو ارایه بدهیم .
این محقق بیان کرد: سومین نوع نگرش نیز بحث تاریخی در مورد تطورات جایگاه قرآن در مراحل شکلگیری تمدن اسلامی است یعنی آموزههای قرآنی در تطورات تمدنی در چه سطوحی حضور دارد و به لحاظ علمی و سیاسی و اقتصادی چه تاثیراتی دارد.
به نقل از خبرگزاری ایکنا