منتشر شده در فصلنامهی علمی – پژوهشی تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی؛شماره ۳ ؛ تابستان ۱۳۹۰
عباسعلي مشکانی سبزواری – محسن الويری
چکیده:
درباره نسبت دانش فقه با تمدن ديدگاههاي مختلفي وجود دارد؛ برخي ميان اين دو نسبتي نميبينند، گروهي قائل به نسبتي حداقلي بين فقه و تمدن بوده و گروهي فقه را شرط اساسي تمدنسازي قلمداد ميکنند. نسبت فقه و تمدن با دو نگاه قابل بررسي است. نگاهي در قلمرو متون و منابع فقه و نگاهي ديگر معطوف به متون و منابع کماليافتهتر، شايد بتوان آن را فقه مطلوب ناميد. با محوريت نگاه نخست، کوشيده شده با مروري بر کتابها، ابواب و مسائل و موضوعات فقهي اثبات شود، ميتوان از پيوندي آشکار و استوار بين آموزههاي فقهي و تمدنسازي سخن گفت. هرچند نميتوان ادعا کرد همه نظامهاي اجتماعي مورد نياز تمدن بهصورت کامل و آماده الگوبرداري در فقه فعلي موجود است، اما وجود چارچوبهاي اصيل و ساختاري تمدن در آن قابل انکار نيست. اين نکته که نظامسازي از طريق فقه، بهمثابه گام نخست براي تمدنسازي در گرو تشکيل و تدوين فقه حکومتي است نيز مورد بحث قرار گرفته است.
دریافت متن کامل مقاله به صورت پی دی اف: